دوستان عزیز و گرامی
درخواستهای خود را همچون گذشته به همین وبلاگ ارسال نموده
و برای جواب به آدرس تلگرام ذیل مراجعه و تفعل های خود را در آنجا مشاهده نمایید
در ضمن کسانی که جواب تفعل خود را نگرفته اند نیز میتوانند به کانال وارد شده منتظر باشند
سریع تر از گذشته در خدمت خواهم بود
دوستانی که تلگرام ندارند در توضیح و تفعل ارسالی خود ذکر کنند
دوستانخواهشاً تقاضای فال گرفتن نکنید . قبلا هم اشاره کردم بهترین فالها و حتی استخارهها
از جمله مواردی است که وقتی توسطخودتان تفعل زده میشود
یقینا
نتیجه منطقی تری خواهد داشتلطفا با هر بار ورود و باز کردن این صفحه
در نظر سنجی که در حاشیه وبلاگ گذاشته شده شرکت کنید.
ممنون
برای اینکه بعضی از فالهای عزیزان با تداخل در تقاضاهای مشابه مواجه نشود .خود پیام را هم قبل از تعبیر ذکر میکنم تا متوجه فال خود باشند
همچنین حتما در درخواست خود مشخص نمایید که از طرف خود تفعل زده اید یا از طرف
کسی که مورد نظر شماست
اما درخواست تعبییر این دوست عزیز به شرح زیر است
غزل شمارهٔ ۴۸۴
تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی
ور نه هر فتنه که بینی همه از خود بینی
به خدایی که تویی بنده بگزیده او
که بر این چاکر دیرینه کسی نگزینی
گر امانت به سلامت ببرم باکی نیست
بی دلی سهل بود گر نبود بیدینی
ادب و شرم تو را خسرو مه رویان کرد
آفرین بر تو که شایسته صد چندینی
عجب از لطف تو ای گل که نشستی با خار
ظاهرا مصلحت وقت در آن میبینی
صبر بر جور رقیبت چه کنم گر نکنم
عاشقان را نبود چاره به جز مسکینی
باد صبحی به هوایت ز گلستان برخاست
که تو خوشتر ز گل و تازهتر از نسرینی
شیشه بازی سرشکم نگری از چپ و راست
گر بر این منظر بینش نفسی بنشینی
سخنی بیغرض از بنده مخلص بشنو
ای که منظور بزرگان حقیقت بینی
نازنینی چو تو پاکیزه دل و پاک نهاد
بهتر آن است که با مردم بد ننشینی
سیل این اشک روان صبر و دل حافظ برد
بلغ الطاقه یا مقله عینی بینی
تو بدین نازکی و سرکشی ای شمع چگل
لایق بندگی خواجه جلال الدینی
تعبیر غزل
در فال اشاره به این نکته شده که بیشتر اتفاقات را شما تقصیر کار بوده اید ولی جبران آن نیز اشاره گردیده که بدست خود شماست و این ایام بهترین زمان برای ایجاد واسطه و جبران است
ولی اگر او برای این پیشقدمی شما احترامی قائل نشد دیگر بر شما عیبی نیست و از این به بعد آسوده خاطر باشید که او خود باعث و ریشه اتفاقات آتی زندگی خود میباشد و مسیر زیانباری را در پیش خواهد داشت
مرا مهر سیه چشمان ز سر بیرون نخواهد شد
تو ,هم ,بینی ,تفعل ,حافظ ,اشاره ,بر لب ,را در ,آبی به ,مگر بر ,تو مگر
سلام من یه شکست عمیق عاطفی چند سال گذشته داشتم ولی متاسفانه هر چند وقت یکبار کابوس از اون شخص میبینم و در همکلاسی هایم هم این موضوع فراموش نشده و من و طرف مقابلم هنوز بر سر زبان ها هستیم و زخم زبان میخوریم
به حضرت حافظ تفال زدم که آیا کسی را واسطه قرار بدهم ?که با شخص مقابلم مطرح کند که با ایشون دیداری داشته باشم تا هم جلوی زخم زبان ها را بگیریم هم مشکلاتی که در قلبمان هست را التیام بدیم و با کینه از هم خاطره نداشته باشیم که از حضرت حافظ صلاح را خواستم که اینکار را انجام بدهم یا نه
این شعر آمد
تو مگر بر لب آبی به هوس بنشینی ورنه هر فتنه که بینی همه از خود بینی
همچنان که از بعد از چند سال ،طرف مقابلم را در فضای مجازی دیدم و همچنان ایشون انگار زخم و کینه و عشق و نفرت را همزمان داشته باشد ،برخورد میکند .و مثل و پلیس، از من فرار میکند
من بشدت با سایت شما مانوسم
اگر امکانش هست جواب تفال بنده را بفرمایید
اسم من نگین هست